کد مطلب:134108 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

پایان یک مسئولیت و آغاز مسئولیتی دیگر
در اینجا قسمت دوم كتاب پایان رسید، در این قسمت ما با شواهد زنده و غیر قابل انكار نشان دادیم كه فرزند پیغمبر (ص) از ابتدا دارای هدفی مشخص و سیاستی معین بوده است و بخوبی از پایان كار آگاهی داشت.

در این قسمت روشن ساختیم كه زاده ی امیرالمؤمنین (ع) همه ی كارهائی كه در طول راه انجام داد و تمام گفتارها و خطبه هائی كه ایراد فرمود همه و همه در تعقیب از همان سیاست و برای رسیدن بهمان هدف بوده است، حسین (ع) آنچنان سیاست نهضت خویش را دقیق و صحیح طرح كرده بود كه راستی عالیتر و برای رسیدن به آن اهداف بزرگ و جهانی طرحی بهتر از آن امكان ناپذیر بود اما با اینحال این یك حقیقت


است كه اگر طرحهای نهضت تنها برای شهادت و تا عصر عاشورا پایان می یافت پیروزی یزید قطعی و حتمی بود و امكان یك بهره برداری وسیع از آن قیام خونین وجود نداشت زیرا فرزند معاویه در یك بیابان خشك كاروان سلاله ی نبوت و خلاصه ی خاندان وحی را محاصره نموده و با انجام شرمگین ترین جنایت، آن حضرت و یاران وی را به قتل رساند.

این حادثه هر چند بسیار بزرگ و جانسوز بود، ولی برای حكومت شام امكان داشت كه با استفاده از دستگاه وسیع تبلیغاتی خویش و نیروهائی كه آن روز در اختیار داشت به آسانی آنرا تحریف نموده و یكباره آنرا قلب ماهیت سازد، چنانكه ستمگران و جباران توانستند در طلوع تاریخ بسیاری از حوادث بزرگ و اصیل را دچار چنین سرنوشت شومی سازند.

حسین بن علی (ع) هر چند در روز شهادت خود سخن گفت سخنانی كه تا اعماق جان هر انسانی اثر می گذارد- و در آن اهداف بزرگ و آسمانی خویش را برای مردم كوفه و جهانیان روشن ساخت، از فساد حكومت و ماهیت شیطانی آن پرده برداشت، آینده ی شوم و خطرناك امت را آشكارا بیان نمود، اما فرزند معاویه به سادگی و آسانی می توانست این نداهای جانبخش را در همان سرزمین «مانند صاحب صدا» مدفون سازد و اجازه ندهد تا بگوش دیگران برسد و از این راه خون پاكترین سلاله نبوت و شیرمردان فضیلت را یكباره پایمال سازد.

اینجاست كه ما می گوئیم اگر نقشه حسین تنها تا كربلا پایان می یافت


و برای بهره برداری از آن دیگر طرحی وجود نداشت طبعاً این فداكاری ها در برابر قدرت و امكانات وسیع حكومتی كه از منبر و محراب گرفته تا اقتصاد و ارتش همه را در اختیار داشت یكباره بی اثر بود اما حسین (ع) خلیفةاللَّه است، مردی كه از روز اول به تمام جوانب كار می اندیشد و پایان امر بر وی روشن است طبعاً این چنین انسانی بیدار با دید خدائی خود برای بهره برداری از آن قیام بزرگ هم بی نقشه نیست، فرزند پیغمبر برای به ثمر رساندن نهضت مقدس خویش طرحی بهت انگیز و موثر دارد كه باید با دست كاروان اسیران یعنی همان زنان، و كودكان كه در چنگال اهرمنان گرفتارند. اجراء گردد.

آنهائی كه هنگام حركت از مكه امام درباره ی آنان فرموده بود:

«ان اللَّه شاء أن یریهن سبایا- خداوند می خواهد این زنان را اسیر به بیند»، اكنون سر اسارت آنان روشن می گردد و حقایق آشكار می شود، ما به خواست خداوند در قسمت سوم این كتاب درباره ی نقش اسراء بحث می كنم و نشان خواهیم داد كه چگونه آن كاروان پیروز وظیفه ی بزرگ و مقدس خویش را به عالی ترین صورت انجام داد و چگونه توانست موج بنیان كن انقلاب را تا سرزمین شام برساند و از این راه پایه های حكومت دودمان بوسفیان را سخت متزلزل و لرزان سازد.